19021605

دیکشنری ماشین های کنترلی

فروشگاه اینترنتی تهران آرسی تلاش می کند با جمع آوری لغات و اصطلاحات تخصصی رشته ماشین های کنترلی (RC) و ساده سازی آن، اولین دیکشنری ماشین های آرسی را در ایران برای دوست داران و مخاطبان این رشته جمع آوری نموده و بستری برای شناخته شدن صحیح این ورزش مفرح فراهم نماید.

دسترسی سریع

 A / B / C / D / E / F / G / H / I / J / K / L / M / #
N / O / P / Q / R / S / T / U / V / W / X / Y / Z

دسترسی سریع

 A / B / C / D / E / F / G / H / I / J / K / L /M / N / O / P / Q / R / S / T / U / V / W / X / Y / Z

#

موتور نیترو سایز 12. :
به طور کلی یکی از کوچکترین موتورهای نیترو می باشند. بیشتر ماشین های کنترلی نیترو در مقیاس 1/18 با این موتور عرضه می شوند، عبارت “12.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 2cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 15. :
دومین موتور از لحاظ بزرگی برای ماشین های آرسی می باشد، اکثر ماشین های کنترلی RTR در مقیاس 1/16 با این موتور عرضه می شوند. عبارت “15.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 2cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 18. :

موتور نیتروی سایز 18. نیز یکی از موتورهای رایج و البته پر قدرت در ماشینهای نیتروی مقیاس 1/16 می‌باشد . عبارت “18.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 3cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 18

موتور نیترو سایز 21. :
موتور نیتروی دیگر با ابعاد بزرگتر نسبت موتورهای 15. و 18. است که معمولاً برای ماشین های مقیاس 1/8 و در کلاس باگی و آنرود مورد استفاده قرار می‌گیرد .همچنین در مسابقات بین المللی ، عموماً حجم موتورها در همین سایز هستند و به همین موتورهای مسابقاتی معمولاً در سایز 21. تولید و مورد استفاده قرار میگیرند . عبارت “21.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 3.5cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز25. :

سایز رایج دیگری از موتورهای نیترو است که برای ماشین های کلاس باگی , آنرود و تراگی در مقیاس 1/8 مناسب است. عبارت “25.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 4.1cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 28. :
با افزایش سایز موتور، گشتاور و قدرت موتور نیز افزایش پیدا میکند. موتور های سایز 28 معمولا دارای بدنه یکسان با موتور های 21. هستند. اما در عوض شعاع بیرونی  پیستون و سیلندر بزرگتری نسبت به سایر موتور های نیترو دارد که در نهایت باعث افزایش قدرت موتور میگردد . این موتورها برای کلیه ماشین های آنرود، باگی و تراک مقیاس 1/8 مناسب است. عبارت “28.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 4.6cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 30. :

یکی از بزرگترین موتورهای نیترو، موتور نیترو در سایز 30. است که با تبدیل آن به واحد سی سی به یک موتور نیترو با حجم 5 سی سی خواهیم رسید. یک موتور نیترو در این حجم دارای قدرت گشتاور فوق العاده ای می باشد که هیجان و لذت استفاده از یک ماشین کنترلی را به حداکثر می رساند، این موتور بر روی کلیه ماشین های آنرود، باگی , تراگی و تراک مقایس 1/8 قابل نصب می باشد. عبارت “30.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 5cc خواهد بود .

4WD و 2WD :
این عبارات به نحوه انتقال قدرت موتور به چرخ ها اشاره دارد:

  • تک دیفرانسیل (2WD) که نیروی موتور فقط به چرخ های عقب انتقال پیدا می کند.
  • دو دیفرانسیل (4WD) که نیروی موتور به هر چهار چرخ انتقال پیدا می کند.

ماشین های دیفرانسیل عقب یا 2WD تنها در قسمت عقب ماشین دارای دیفرانسیل هستن که بواسطه آن قدرت موتور را به دو چرخ عقب هدایت می کند، به طور معمول بدلیل بالا بودن  قدرت موتورهای ماشین های کنترلی حرفه ای، هدایت و کنترل ماشین های دیفرانسیل عقب نسبت به ماشین های دو دیفرانسیل یا 4WD کار دشوار تری است.

ماشین های دو دیفرانسیل یا 4WD، هم در قسمت جلوی ماشین و هم در قسمت عقب ماشین دارای دیفرانسیل هستن که بواسطه آن قدرت موتور را به هر چهار چرخ ماشین انتقال می دهند. بهترین حالت طراحی برای ماشین های آرسی، سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل است. به طور کلی شتاب گیری، ترمزگیری و هندلینگ ماشین های کنترلی دو دیفرانسیل به مراتب از ماشین های کنترلی دیفرانسیل عقب بهتر و راحت تر خواهد بود.

A

A-Arm:
قطعه متصل کننده بین چرخ ماشین کنترلی و شاسی را a-arm یا suspension arm یا همان طبق میگویند.

ABC / Non-Ringed:
مخفف عبارت آلومینیوم، برنج و کروم یا نوعی آلیاژی از نیکل است. موتورهای نیترویی که از ترکیب آلیاژ ABC ساخته میشون، پیستون هایی از جنس آلومینیوم و سیلندرهایی از جنس برنج با روکشی از کروم دارند که باعث افزایش کارایی و راندمان میشود. طراحی این موتورها به قدری دقیق است که بدون نیاز به رینگ دور پیستون، کمپرس محفظه احتراق تامین میگردد.

 

ABS:
قابلیتی است که در بعضی از کنترل های ماشین های آرسی وجود دارد که با فعال کردن آن در هنگام ترمز گیری، servo ترمز به صورت قطع و وصل و مانند ABS در ماشین های واقعی عمل ترمزگیری را انجام می دهد که باعث کنترل بهتر ماشین در زمین های سست و در هنگام تغییر مسیر می شود.

abs در ماشین های کنترلی چیستAckerman:
اختلاف زاویه بین چرخ های بیرونی و داخلی در جلوی ماشین در زمان دور زدن یا پیچیدن می باشد.

Adjustable Travel Volume:
ATV  به مقدار چرخش سرو به چپ یا راست می گویند، شما میتوانید با این قابلیت تنظیم مقدار درجه گردش SERVO از نقطه سکون به سمت چپ یا راست را تنظیم نمایید.

Air Dam:
بخشی از  قسمت جلویی سپر یا بدنه ماشین می باشد که وظیفه هدایت هوا را به طرفین ماشین را به عهده دارد. (وجود جریان هوا در زیر ماشین باعث کاهش چسبندگی لاستیک ها به سطح زمین میگردد) اکثر ماشین های Touring آرسی به صورت پیشفرض این بخش در قسمت جلو بدنه ماشین طراحی شده است.

Aluminum (آلومینیوم):
فلزی محکم، سبک وزن که در سختی های مختلف در دسترس است. آلومینیوم اکثرا در ماشین های آرسی برای شاسی،نگه دارنده کمک فنر (shock tower)، شاسی بالایی و فنربندی ها، بدلیل وزن کم و ماندگای بالا استفاده میشود.

Anti-Roll Bar:
رابط هایی هستند که طبق های (suspension arms) چپ و راست ماشین های کنترلی را به یکدیگر متصل می کنند که به منظور جلوگیری از خم شدن ماشین و افزایش هدلینگ در سر پیچ ها میشود. آنتی رول بار های نازک تاثیر کمتر و آنتی رول بار های با قطر بیشتر تاثیر بیشتری خواهند داشت، این قطعه برای ماشین های آنرود در سطح صاف با چسبندگی بالا بسیار ابزار کارآمدی است. نام دیگر این قطعه Anti-Sway Bar می باشد.

Anti-Squat:
در ماشین های آرسی، زاویه افقی میله ی نگه دارنده طبق‌ها قابل تنظیم است . به این تنظیم Anti squat می گویند که باعث کاهش فشردگی بیش از حد کمک فنرها در حین شتابگیری میشود . تنظیم صحیح Anti squad باعث بهبود تعادل و تقسیم وزن بهتر و افزایش هندلینگ در ماشین های آرسی میشود . 

Anti-Sway Bar:
به توضیحات Anti-Roll Bar مراجعه کنید.

Armature:
به بخش گردان داخل موتور های الکتریکی ذغالی (Brushed) , آرماتور میگویند.

Arcing:
جرقه در موتور های الکتریکی بدلیل پرش ولتاژ از روی ذغال به کموتاتور است که بدلیل اتصال ضعیف بین ذغال و کموتاتور افزایش می یابد. جرقه (arcing) باعث افزایش حرارت و در پی آن استهلاک سریع و زود هنگام ذغال و کموتاتور میشود.

ATV:
به توضیحات Adjustable Travel Volume مراجعه کنید.

B

Back Marker :
این اصطلاح را زمانی به کار میبرند که یک شرکت کننده از نفر اول مسابقات یک دور عقب بیوفتد یا به اصطلاح lap شده باشد.

Ballcup :
قطعه کوچک پلاستیکی “کاسه مانند” که در انتهای اتصالات  قابل تنظیمی مثل رابط فرمان نصب می شوند.

Ball End :
نقطه اتصالاتی هستند که به واسطه قطعات دایره شکل فلزی قرار گرفته داخل آن امکان ایجاد انعطاف زیادی برای آن اتصال فراهم می سازد.

Battery Eliminator Circuit (BEC) :
در ماشین های کنترلی الکتریکی به مداری گفته می شود که به واسطه آن , گیرنده ماشین ها نیازی به تغذیه جداگانه توسط باطری ندارند . مانند خروجی جداگانه تعبیه شده در اسپید کنترل ماشین های الکتریکی که برق گیرنده را تامین می کند . همچنین در برخی از اسپید کنترل ها که داخل آنها BEC تعبیه نشده است، میتوان از یک BEC جداگانه استفاده کرد.

Bellcrank :
مکانیزمی در سیستم فرمان ماشین های کنترلی است که نیروی سرو (SERVO) را به میله فرمان می رساند . این مکانیزم با توجه به نوع ماشین در اشکال و ابعاد متفاوتی طراحی می شود.

“Big Block” :
در رشته ماشین های RC، به موتورهای نیتروی سایز 21. یا بزرگتر از آن , “Big Block” میگویند .

Blue Groove :
گاها در پیست های آفرود در رشته ماشین های آرسی، با گذشت زمان و حرکت ماشین ها داخل پیست، هاله ای آبی رنگ روی سطح پیست پدیدار می شود که به آن “Blue Groove” می گویند.

Body Roll :
با وارد شدن ماشین های کنترلی در پیچ، زاویه ای بین شاسی و زمین ایجاد می شود که به آن “Body Roll” می گویند، همچنین برای جلوگیری از ایجاد بادی رول از قطعه ای به نام “Anti Roll Bar” استفاده می شود.

Bore :
به قطر سوراخ ایجاد شده داخل سیلندر می گویند.

Brake Fade :
با افزایش حرارت در اثر ترمزگیری زیاد، قدرت ترمزگیری در ماشین های کنترلی کاهش می یابد که به این اتفاق “brake fade” می گویند.

Brush :
در موتورهای الکتریکی Brushed، به قطعات رسانای کوچکی می گویند که وظیفه انتقال جریان الکتریکی به کموتاتور را دارد.

Buggy :
ماشین های باگی، کلاسی در ماشین های کنترلی هستند که بدلیل داشتن کمک فنر های قابل تنظیم، به صورت دو منظوره بر روی آسفالت و خاک قابل استفاده بوده و معمولا دارای بدنه های کوچک، باله عقب های بزرگ و شتاب بسیار بالایی هستند. 

Bulkhead:
به بخشی از ساختار اصلی در قسمت جلوی ماشین های آرسی می گویند که بر روی شاسی نصب شده و قطعات دیگر بر روی آن نصب میشود . به عنوان مثال قطعاتی همچون ShockTower، نیم شاسی بالا و طبقها را بر روی BulkHead که بر روی شاسی قرار گرفته است نصب میکنند .

Bumpsteer:
به تغییر زاویه‌ی Toe در چرخهای جلو بر اثر فشرده شدن سیستم تعلیق میگویند که با کم یا زیاد شدن ارتفاع ماشین اتفاق میوفتد و معمولا هم اتفاق مطلوب و دلخواهی نیست.

C

CA:
مخفف عبارت “سیانواکریلات ” است که نوعی چسب سریع بوده و در گرانروی های مختلف (رقیق،متوسط، غلیظ و ژل) موجود می باشد. این چسب ها برای چسب کاری ماشین های آرسی و چرخ های آن مناسب می باشند.

Camber:
به زاویه عمودی چرخ های نسبت زمین گفته می شود. 

Negative Camber: زمانی که قسمت بالایی لاستیک به سمت داخل ماشین مایل باشد.

Positive Camber: زمانی که قسمت بالایی لاستیک به سمت خارج ماشین مایل باشد.

Camber Link:
اتصالی است که به واسطه آن می توان زاویه Camber ماشین را تنظیم کرد.

Capacitor:
Capacitor یا همان خازن به عنوان المانی برای ذخیره انرژی الکتریکی و یا گاهاً به عنوان فیلتر جهت کاهش نویز رادیویی ایجاد شده توسط موتور های الکتریکی استفاده می شود.

CCarbon Fiber:
فیبر بسیار مستحکمی است که با فرایند پرولیز کردن الیاف کربن بوجود می آید . فیبر کربن در رشته ماشین های آرسی برای مقاوم سازی و همچنین کاهش وزن در قسمت هایی مانند شاسی، کمک فنر، شاسی بالایی و ….. استفاده می شود.

Carburetor:
کاربراتور، قطعه ای است که بر روی موتور های نیترو و بنزینی نصب شده که وظیفه کنترل سرعت و مقدار مخلوط سوخت و هوا به داخل موتور را دارد.

Caster:
در زمان گردش چرخ های جلو به سمت چپ یا راست، زاویه‌ای نسبت به زمین ایجاد می شود که به آن Caster می گویند. این زاویه با توجه به طراحی ماشین قابل تنظیم می باشد . ایجاد این زاویه باعث  هندلینگ بهتر در پیچ ها می شود که مقدار آن با توجه به نوع ماشین و شرایط بیست , متفاوت می‌باشد .

Center of Gravity (CG):
C.G یا همان مرکز ثقل، به نقطه ای از جسم می گویند که گشتاور ناشی از میدان گرانشی، حول آن نقطه صفر می شود. اصطلاح C.G در واقع نقطه ثقل سه بعدی در ماشین هستش که در دو حالت C.G موازی و C.G عمودی وجود دارد. نقطه ثقل در ماشین های آرسی بهتر است در پایین ترین حد ممکن باشد.

Charger:
وسیله ای برای شارژ کردن باطری های قابل شارژ است که باید با توجه به نوع باطری شارژر مناسب آن تهیه شود. در شارژهای پیشرفته با صفحه نمایش , امکان انتخاب نوع باطری و سرعت شارژ را نیز وجود دارد .

Chassis (شاسی):
چهارچوب و پلتفرم اصلی ماشین که تمامی قطعات دیگر بر روی آن نصب می شود و معمولاً از آلومینیوم، پلاستیک و یا فیبر کربن ساخته می شود.

Class:
در رشته ماشین های آرسی عبارت “class” اشاره به نوع ماشین آرسی که از آن استفاده می کنید دارد، کلاس های ماشین های آرسی عبارت اند از: Touring car، باگی های دیفرانسیل عقب ، تراک های دیفرانسیل عقب، باگی های 2 دیفرانسیل و …… این کلاس ها در زیر شاخه های مختلفی با توجه به نوع سوخت (الکتریکی،نیترو یا بنزینی)، نیز دسته بندی میشوند. سپس با توجه به سطح مهارت شما در رانندگی به دسته های : مبتدی، متوسط ، sportman و حرفه ای تقسیم می شود. 

Clutch Bell:
عملکرد Clutch Bell در ماشین های بنزینی و نیترو مشابه عملکرد Pinion در ماشین های الکتریکی است. در واقع Clutch Bell قطعه ای است که بر روی شفت خروجی موتور سوار شده و با بالا رفتن دور موتور، کلاچ ها با قسمت داخلی Clutch Bell درگیر شده و نیروی موتور را به گیربکس یا دیفرانسیل مرکزی ماشین منتقل می کند.

Clutch Shoes:
به کفشک هایی می گویند که به عنوان کلاچ بر روی Flywheel نصب شده و با بالا رفتن دور موتور , بواسطه نیروی گریز از مرکز , باز شده و بعد از متصل شدن به clutch bell نیروی موتور را به گیربکس انتقال میدهد .

Commutator:
عملکرد موتور DC بر اساس تعامل بین میدان مغناطیسی یک آرمیچرِ چرخان و میدان مغناطیسی یک استاتورِ ثابت است. وقتی قطب شمال آرمیچر جذب قطب جنوب استاتور شود (و بالعکس)، نیرویی روی آرمیچر اعمال می‌گردد که سبب چرخش آن خواهد شد. کموتاسیون (Commutation) فرایند سوئیچینگ (تغییر) میدان در سیم‌پیچی آرمیچر برای تولید گشتاور ثابت در یک جهت است و کموتاتور (Commutator) وسیله‌ای است که به آرمیچر متصل می‌شود و سوئیچینگ جریان را انجام می‌دهد.

Compound (Tire):
به مواد اولیه ای که لاستیک از آن ساخته می شود Compound می گویند . عموماً لاستیک هایی با Compound نرم تر دارای اصطکاک و چسبندگی بیشتری نسبت به لاستیک هایی با Compund سخت‌تر می‌باشند و از سمت دیگر , پارامترهایی نیز بر طول عمر و مقاومت در برابر سایش وجود دارد که کمپانی های پیشرو در این صنعت مانند Louise از آنها بهره برده تا علاوه بر چسبندگی بالا , طول عمر لاستیکها نیز افزایش یابد .

Compression:
در موتورهای سوختی , با بالا رفتن پیستون , مخلوط سوخت و هوا در قسمت بالایی سیلندر , متراکم و آماده انفجار میشود . این فشردگی و تراکم را کمپرس میگویند که با واحد Bar و یا PSI اندازه گیری میشود .

Connecting Rod:
در موتورهای پیستونی به میله یا اتصالی که پیستون را به میل‌لنگ متصل میکند , شاتون یا Connecting Rod می‌گویند . Contact Patch:

به قسمتی از لاستیک که با سطح پیست در تماس است می گویند.

Crankshaft (میل لنگ):
میل لنگ قطعه ای در موتورهای پیستونی است که حرکت خطی پیستون ها را تبدیل به حرکت دورانی میکند.

Current Limiter:
یا همان محدود کننده جریان، تنظیمی در اسپید کنترل ماشین های الکتریکی است که می توان جریان الکتریکی جاری به سمت موتور را محدود کرد و در پی آن از هرزگردی چرخ ها، فشار بر روی speed control و افزایش دمای موتور جلوگیری کرد.

CVD:
CVD مخفف Constant Velocity Drive می باشد. CVD ها نسل جدید شفت های Dog Bone هستند که با طراحی جدیدتر با دقتی بالاتر نیروی موتور را به چرخ ها منتقل می کنند.

D

Damping:
به حالتی در کمک فنرها میگویند که در برابر بالا یا پایین رفتن مقاومت می کنند . این مقاومت با افزایش غلظت روغن داخل کمک فنر و یا کاهش سایز سوراخ های پیستون داخل کمک فنر ، افزایش می باید ، و بلعکس .

Differential (Diff) (دیفرانسیل):
دیفرانسیل‌ها قسمتی از مکانیزم انتقال نیروی محرکه هستند که سبب می‌شوند چرخ‌های قرار گرفته در یک محور , بتوانند با سرعت‌های مختلف و با نیرویی تقریباً مساوی بچرخند . همچنین در ماشینهای حرفه‌ای کنترلی میتوان با تغییر گرانروی روغن داخل دیفرانسیل , نسبت تقسیم نیرو بین دو چرخ در یک محور را کنترل نمود . در صورت عدم وجود دیفرانسیل در یک ماشین , پیچیدن و دور زدن بسیار دشوار و سخت میشود . 

Discharge:
پروسه تخلیه جریان از باتری ها را می گویند.

Dogbone:
به شفت هایی می گویند که قدرت موتور را از گیربکس به دیفرانسیل و یا از دیفرانسیل به چرخ های منتقل می کنند.

Downforce:
Downforce یا نیروی رو به پایین در ماشین های آرسی، توسط فشار هوای ایجاد شده با توجه به طراحی و آیرودینامیکی آن ماشین صورت می گیرد که باعث می شود چسبندگی و اصطکاک لاستیکها با زمین بیشتر شده و هندلینگ و پایداری ماشین افزایش یابد .

دان فورس ماشین کنترلیDraft:
با حرکت ماشین های آرسی و با توجه به ایرودینامیک هر ماشین، فضایی در پشت هر ماشین ایجاد می شود که جریان هوای متفاوتی دارد. به این فضا Draft می گویند. در مسابقات، ماشین هایی که خود را در فضای Draft ماشین جلویی قرار می دهند می توانند با صرف انرژی کمتری , سرعت خود را حفظ کنند و خود را در شرایط مناسبی جهت سبقت از ماشین جلویی قرار دهند .?

درفت در ماشین های کنترلی | تهران ارسیDrag:
به رقابتی بین دو ماشین کنترلی گفته می شود که در یک مسیر مستقیم ، طبق قوانین ، هر دو ماشین از یک نقطه و از حالت سکون و در یک لحظه اقدام به شتاب گیری میکنند و پس از طی کردن مسافتی که از قبل تعیین شده ، ماشینی که زودتر خط پایان را رد کند به عنوان ماشین برتر انتخاب می شود.

Droop:
به حداکثر مقدار حرکت شاسی به سمت بالا تا زمانی که لاستیکها از زمین جدا شودند , Droop می‌گویند .

Dual Rate:
تنظیمی در رادیو کنترل ها می باشد که مقدار حرکت servo به سمت چپ یا راست را به صورت یکسان و یک اندازه کم و زیاد میکند.

Battery Dump:
این اصطلاح زمانی بکار برده میشود که شارژ باطری رو به اتمام است.

E

E-Clip:
وسیله کوچکی که قطعات استوانه ای را در جای خود نگه میدارد.

Electric:
RC vehicles powered by batteries are considered Electric Powered RC cars. All will have an Electronic Speed Control (ESC) to regulate the speed, an electric motor to provide the movement, and a 5 or 6-cell (sometimes more) NiMh battery pack (or 2, 3 or more cell LiPo) to provide the power.

Electronic Speed Control:
مکانیزمی که جایگزین کنترل سرعت مکانیکی و سرو در ماشین های الکتریکی شده است، باعث افزایش بهره وری  و دقت در ماشین و قایق های الکتریکی آرسی. بدلیل داشتن وزن کمتر نیست باعث بهبود عملکرد در اکثر ماشین های الکتریکی آرسی میشوند.

Endpoint Adjustment:
This transmitter feature adjusts the length of servo travel in one direction (a single channel will have adjustments for two endpoints). If your car or truck can make a tighter left hand turn then it can a right hand turn, endpoint adjustments can correct the problem by allowing you to adjust the servo to travel the same distance in both directions. Also known as EPA.

Expanded Scale Voltmeter:
وسیله ای برای نمایش ولتاژ باطری نمایش داده شده بر روی مدار باطری، به اصطلاح ESV هم گفته میشود.

Expert Class:
به بالاترین سطح مسابقات در رشته آرسی میگویند. رانندگانی که در این سطح فعالیت میکنند مهارت های زیادی داشته و اسپانسر های متعددی نیز دارند.

Exponential Rate:
This refers to the servo travel that is not directly proportional to the degree of control input. A negative exponential rate makes the control response milder around the servo’s center point, but it becomes increasingly stonger as this input approached 100%.

F

Failsafe:
A failsafe system returns the servos to a predetermined position should the transmitter signal be lost or interrupted.

FHCS:
Acronym for Flat Head Cap Screw.

Final Drive Ratio:
The transmission ratio determined by combining the internal drive ratio to the pinion/spur combination using this formula: Spur Gear divided by Pinion Gear multiplied by the Internal Drive Ratio. Also known as Final Drive or FDR.

Flex:
A measure of how much a certain part will bend under varying degrees of pressure or force. Every part will bend or flex, some more than others.

Flux:
Actually rosin, but often referred to as “flux”; helps the flow of solder.

Flywheel:
The larger metal wheel behind the clutch bell that aids the engine’s crankshaft with momentum and idling. Also used to start a glow vehicle not equipped with a pullstart.

FM:
Acronym for Frequency Modulation. FM transmitters are considered a better transmitter than the cheaper AM transmitters because of reduced glitching.

Foam Insert:
A foam ring or donut that is used in soft compound tires for support.

Fuel Tubing:
Flexible silicone tubing that is used to transfer fuel from the fuel tank to the carburetor.