19021605

دیکشنری ماشین های کنترلی

فروشگاه اینترنتی تهران آرسی تلاش می کند با جمع آوری لغات و اصطلاحات تخصصی رشته ماشین های کنترلی (RC) و ساده سازی آن، اولین دیکشنری ماشین های آرسی را در ایران برای دوست داران و مخاطبان این رشته جمع آوری نموده و بستری برای شناخته شدن صحیح این ورزش مفرح فراهم نماید.

دسترسی سریع

 A / B / C / D / E / F / G / H / I / J / K / L / M / #
N
/ O / P / Q / R / S / T / U / V / W / X / Y / Z

دسترسی سریع

 A / B / C / D / E / F / G / H / I / J / K / L / M / N / O / P / Q / R / S / T / U / V / W / X / Y / Z

#

موتور نیترو سایز 12. :
به طور کلی یکی از کوچکترین موتورهای نیترو می باشند. بیشتر ماشین های کنترلی نیترو در مقیاس 1/18 با این موتور عرضه می شوند، عبارت “12.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 2cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 15. :
دومین موتور از لحاظ بزرگی برای ماشین های آرسی می باشد، اکثر ماشین های کنترلی RTR در مقیاس 1/16 با این موتور عرضه می شوند. عبارت “15.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 2cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 18

موتور نیترو سایز 18. :

موتور نیتروی سایز 18. نیز یکی از موتورهای رایج و البته پر قدرت در ماشینهای نیتروی مقیاس 1/16 می‌باشد . عبارت “18.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 3cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 21. :
موتور نیتروی دیگر با ابعاد بزرگتر نسبت موتورهای 15. و 18. است که معمولاً برای ماشین های مقیاس 1/8 و در کلاس باگی و آنرود مورد استفاده قرار می‌گیرد .همچنین در مسابقات بین المللی ، عموماً حجم موتورها در همین سایز هستند و به همین موتورهای مسابقاتی معمولاً در سایز 21. تولید و مورد استفاده قرار میگیرند . عبارت “21.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 3.5cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز25. :

سایز رایج دیگری از موتورهای نیترو است که برای ماشین های کلاس باگی , آنرود و تراگی در مقیاس 1/8 مناسب است. عبارت “25.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 4.1cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 28. :
با افزایش سایز موتور، گشتاور و قدرت موتور نیز افزایش پیدا میکند. موتور های سایز 28 معمولا دارای بدنه یکسان با موتور های 21. هستند. اما در عوض شعاع بیرونی  پیستون و سیلندر بزرگتری نسبت به سایر موتور های نیترو دارد که در نهایت باعث افزایش قدرت موتور میگردد . این موتورها برای کلیه ماشین های آنرود، باگی و تراک مقیاس 1/8 مناسب است. عبارت “28.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 4.6cc خواهد بود .

موتور نیترو سایز 30. :

یکی از بزرگترین موتورهای نیترو، موتور نیترو در سایز 30. است که با تبدیل آن به واحد سی سی به یک موتور نیترو با حجم 5 سی سی خواهیم رسید. یک موتور نیترو در این حجم دارای قدرت گشتاور فوق العاده ای می باشد که هیجان و لذت استفاده از یک ماشین کنترلی را به حداکثر می رساند، این موتور بر روی کلیه ماشین های آنرود، باگی , تراگی و تراک مقایس 1/8 قابل نصب می باشد. عبارت “30.” اشاره دارد به سایز موتور بر اساس اینچ مکعب . حجم این موتور حدوداً معادل 5cc خواهد بود .

4WD و 2WD :
این عبارات به نحوه انتقال قدرت موتور به چرخ ها اشاره دارد:

  • تک دیفرانسیل (2WD) که نیروی موتور فقط به چرخ های عقب انتقال پیدا می کند.
  • دو دیفرانسیل (4WD) که نیروی موتور به هر چهار چرخ انتقال پیدا می کند.

ماشین های دیفرانسیل عقب یا 2WD تنها در قسمت عقب ماشین دارای دیفرانسیل هستن که بواسطه آن قدرت موتور را به دو چرخ عقب هدایت می کند، به طور معمول بدلیل بالا بودن  قدرت موتورهای ماشین های کنترلی حرفه ای، هدایت و کنترل ماشین های دیفرانسیل عقب نسبت به ماشین های دو دیفرانسیل یا 4WD کار دشوار تری است.

ماشین های دو دیفرانسیل یا 4WD، هم در قسمت جلوی ماشین و هم در قسمت عقب ماشین دارای دیفرانسیل هستن که بواسطه آن قدرت موتور را به هر چهار چرخ ماشین انتقال می دهند. بهترین حالت طراحی برای ماشین های آرسی، سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل است. به طور کلی شتاب گیری، ترمزگیری و هندلینگ ماشین های کنترلی دو دیفرانسیل به مراتب از ماشین های کنترلی دیفرانسیل عقب بهتر و راحت تر خواهد بود.

 

[ps2id id=’A’ target=”/]

A

A-Arm:
قطعه متصل کننده بین چرخ ماشین کنترلی و شاسی را a-arm یا suspension arm یا همان طبق میگویند.

ABC / Non-Ringed:
مخفف عبارت آلومینیوم، برنج و کروم یا نوعی آلیاژی از نیکل است. موتورهای نیترویی که از ترکیب آلیاژ ABC ساخته میشون، پیستون هایی از جنس آلومینیوم و سیلندرهایی از جنس برنج با روکشی از کروم دارند که باعث افزایش کارایی و راندمان میشود. طراحی این موتورها به قدری دقیق است که بدون نیاز به رینگ دور پیستون، کمپرس محفظه احتراق تامین میگردد.

abs در ماشین های کنترلی چیست

ABS:
قابلیتی است که در بعضی از کنترل های ماشین های آرسی وجود دارد که با فعال کردن آن در هنگام ترمز گیری، servo ترمز به صورت قطع و وصل و مانند ABS در ماشین های واقعی عمل ترمزگیری را انجام می دهد که باعث کنترل بهتر ماشین در زمین های سست و در هنگام تغییر مسیر می شود.

Ackerman:
اختلاف زاویه بین چرخ های بیرونی و داخلی در جلوی ماشین در زمان دور زدن یا پیچیدن می باشد.

Adjustable Travel Volume:
ATV  به مقدار چرخش سرو به چپ یا راست می گویند، شما میتوانید با این قابلیت تنظیم مقدار درجه گردش SERVO از نقطه سکون به سمت چپ یا راست را تنظیم نمایید.

Air Dam:
بخشی از  قسمت جلویی سپر یا بدنه ماشین می باشد که وظیفه هدایت هوا را به طرفین ماشین را به عهده دارد. (وجود جریان هوا در زیر ماشین باعث کاهش چسبندگی لاستیک ها به سطح زمین میگردد) اکثر ماشین های Touring آرسی به صورت پیشفرض این بخش در قسمت جلو بدنه ماشین طراحی شده است.

Aluminum (آلومینیوم):
فلزی محکم، سبک وزن که در سختی های مختلف در دسترس است. آلومینیوم اکثرا در ماشین های آرسی برای شاسی،نگه دارنده کمک فنر (shock tower)، شاسی بالایی و فنربندی ها، بدلیل وزن کم و ماندگای بالا استفاده میشود.

Anti-Roll Bar:
رابط هایی هستند که طبق های (suspension arms) چپ و راست ماشین های کنترلی را به یکدیگر متصل می کنند که به منظور جلوگیری از خم شدن ماشین و افزایش هدلینگ در سر پیچ ها میشود. آنتی رول بار های نازک تاثیر کمتر و آنتی رول بار های با قطر بیشتر تاثیر بیشتری خواهند داشت، این قطعه برای ماشین های آنرود در سطح صاف با چسبندگی بالا بسیار ابزار کارآمدی است. نام دیگر این قطعه Anti-Sway Bar می باشد.

Anti-Squat:
در ماشین های آرسی، زاویه افقی میله ی نگه دارنده طبق‌ها قابل تنظیم است . به این تنظیم Anti squat می گویند که باعث کاهش فشردگی بیش از حد کمک فنرها در حین شتابگیری میشود . تنظیم صحیح Anti squad باعث بهبود تعادل و تقسیم وزن بهتر و افزایش هندلینگ در ماشین های آرسی میشود . 

Anti-Sway Bar:
به توضیحات Anti-Roll Bar مراجعه کنید.

Armature:
به بخش گردان داخل موتور های الکتریکی ذغالی (Brushed) , آرماتور میگویند.

Arcing:
جرقه در موتور های الکتریکی بدلیل پرش ولتاژ از روی ذغال به کموتاتور است که بدلیل اتصال ضعیف بین ذغال و کموتاتور افزایش می یابد. جرقه (arcing) باعث افزایش حرارت و در پی آن استهلاک سریع و زود هنگام ذغال و کموتاتور میشود.

ATV:
به توضیحات Adjustable Travel Volume مراجعه کنید.

[ps2id id=’B’ target=”/]

B

Back Marker :
این اصطلاح را زمانی به کار میبرند که یک شرکت کننده از نفر اول مسابقات یک دور عقب بیوفتد یا به اصطلاح lap شده باشد.

Ballcup :
قطعه کوچک پلاستیکی “کاسه مانند” که در انتهای اتصالات  قابل تنظیمی مثل رابط فرمان نصب می شوند.

Ball End :
نقطه اتصالاتی هستند که به واسطه قطعات دایره شکل فلزی قرار گرفته داخل آن امکان ایجاد انعطاف زیادی برای آن اتصال فراهم می سازد.

Battery Eliminator Circuit (BEC) :
در ماشین های کنترلی الکتریکی به مداری گفته می شود که به واسطه آن , گیرنده ماشین ها نیازی به تغذیه جداگانه توسط باطری ندارند . مانند خروجی جداگانه تعبیه شده در اسپید کنترل ماشین های الکتریکی که برق گیرنده را تامین می کند . همچنین در برخی از اسپید کنترل ها که داخل آنها BEC تعبیه نشده است، میتوان از یک BEC جداگانه استفاده کرد.

Bellcrank :
مکانیزمی در سیستم فرمان ماشین های کنترلی است که نیروی سرو (SERVO) را به میله فرمان می رساند . این مکانیزم با توجه به نوع ماشین در اشکال و ابعاد متفاوتی طراحی می شود.

“Big Block” :
در رشته ماشین های RC، به موتورهای نیتروی سایز 21. یا بزرگتر از آن , “Big Block” میگویند .

Blue Groove :
گاها در پیست های آفرود در رشته ماشین های آرسی، با گذشت زمان و حرکت ماشین ها داخل پیست، هاله ای آبی رنگ روی سطح پیست پدیدار می شود که به آن “Blue Groove” می گویند.

Body Roll :
با وارد شدن ماشین های کنترلی در پیچ، زاویه ای بین شاسی و زمین ایجاد می شود که به آن “Body Roll” می گویند، همچنین برای جلوگیری از ایجاد بادی رول از قطعه ای به نام “Anti Roll Bar” استفاده می شود.

Bore :
به قطر سوراخ ایجاد شده داخل سیلندر می گویند.

Brake Fade :
با افزایش حرارت در اثر ترمزگیری زیاد، قدرت ترمزگیری در ماشین های کنترلی کاهش می یابد که به این اتفاق “brake fade” می گویند.

Brush :
در موتورهای الکتریکی Brushed، به قطعات رسانای کوچکی می گویند که وظیفه انتقال جریان الکتریکی به کموتاتور را دارد.

Buggy :
ماشین های باگی، کلاسی در ماشین های کنترلی هستند که بدلیل داشتن کمک فنر های قابل تنظیم، به صورت دو منظوره بر روی آسفالت و خاک قابل استفاده بوده و معمولا دارای بدنه های کوچک، باله عقب های بزرگ و شتاب بسیار بالایی هستند. 

Bulkhead:
به بخشی از ساختار اصلی در قسمت جلوی ماشین های آرسی می گویند که بر روی شاسی نصب شده و قطعات دیگر بر روی آن نصب میشود . به عنوان مثال قطعاتی همچون ShockTower، نیم شاسی بالا و طبقها را بر روی BulkHead که بر روی شاسی قرار گرفته است نصب میکنند .

Bumpsteer:
به تغییر زاویه‌ی Toe در چرخهای جلو بر اثر فشرده شدن سیستم تعلیق میگویند که با کم یا زیاد شدن ارتفاع ماشین اتفاق میوفتد و معمولا هم اتفاق مطلوب و دلخواهی نیست.

[ps2id id=’C’ target=”/]

C

CA:
مخفف عبارت “سیانواکریلات ” است که نوعی چسب سریع بوده و در گرانروی های مختلف (رقیق،متوسط، غلیظ و ژل) موجود می باشد. این چسب ها برای چسب کاری ماشین های آرسی و چرخ های آن مناسب می باشند.

Camber:
به زاویه عمودی چرخ های نسبت زمین گفته می شود. 

Negative Camber: زمانی که قسمت بالایی لاستیک به سمت داخل ماشین مایل باشد.

Positive Camber: زمانی که قسمت بالایی لاستیک به سمت خارج ماشین مایل باشد.

Camber Link:
اتصالی است که به واسطه آن می توان زاویه Camber ماشین را تنظیم کرد.

Capacitor:
Capacitor یا همان خازن به عنوان المانی برای ذخیره انرژی الکتریکی و یا گاهاً به عنوان فیلتر جهت کاهش نویز رادیویی ایجاد شده توسط موتور های الکتریکی استفاده می شود.

CCarbon Fiber:
فیبر بسیار مستحکمی است که با فرایند پرولیز کردن الیاف کربن بوجود می آید . فیبر کربن در رشته ماشین های آرسی برای مقاوم سازی و همچنین کاهش وزن در قسمت هایی مانند شاسی، کمک فنر، شاسی بالایی و ….. استفاده می شود.

Carburetor:
کاربراتور، قطعه ای است که بر روی موتور های نیترو و بنزینی نصب شده که وظیفه کنترل سرعت و مقدار مخلوط سوخت و هوا به داخل موتور را دارد.

Caster:
در زمان گردش چرخ های جلو به سمت چپ یا راست، زاویه‌ای نسبت به زمین ایجاد می شود که به آن Caster می گویند. این زاویه با توجه به طراحی ماشین قابل تنظیم می باشد . ایجاد این زاویه باعث  هندلینگ بهتر در پیچ ها می شود که مقدار آن با توجه به نوع ماشین و شرایط بیست , متفاوت می‌باشد .

Center of Gravity (CG):
C.G یا همان مرکز ثقل، به نقطه ای از جسم می گویند که گشتاور ناشی از میدان گرانشی، حول آن نقطه صفر می شود. اصطلاح C.G در واقع نقطه ثقل سه بعدی در ماشین هستش که در دو حالت C.G موازی و C.G عمودی وجود دارد. نقطه ثقل در ماشین های آرسی بهتر است در پایین ترین حد ممکن باشد.

Charger:
وسیله ای برای شارژ کردن باطری های قابل شارژ است که باید با توجه به نوع باطری شارژر مناسب آن تهیه شود. در شارژهای پیشرفته با صفحه نمایش , امکان انتخاب نوع باطری و سرعت شارژ را نیز وجود دارد .

Chassis (شاسی):
چهارچوب و پلتفرم اصلی ماشین که تمامی قطعات دیگر بر روی آن نصب می شود و معمولاً از آلومینیوم، پلاستیک و یا فیبر کربن ساخته می شود.

Class:
در رشته ماشین های آرسی عبارت “class” اشاره به نوع ماشین آرسی که از آن استفاده می کنید دارد، کلاس های ماشین های آرسی عبارت اند از: Touring car، باگی های دیفرانسیل عقب ، تراک های دیفرانسیل عقب، باگی های 2 دیفرانسیل و …… این کلاس ها در زیر شاخه های مختلفی با توجه به نوع سوخت (الکتریکی،نیترو یا بنزینی)، نیز دسته بندی میشوند. سپس با توجه به سطح مهارت شما در رانندگی به دسته های : مبتدی، متوسط ، sportman و حرفه ای تقسیم می شود. 

Clutch Bell:
عملکرد Clutch Bell در ماشین های بنزینی و نیترو مشابه عملکرد Pinion در ماشین های الکتریکی است. در واقع Clutch Bell قطعه ای است که بر روی شفت خروجی موتور سوار شده و با بالا رفتن دور موتور، کلاچ ها با قسمت داخلی Clutch Bell درگیر شده و نیروی موتور را به گیربکس یا دیفرانسیل مرکزی ماشین منتقل می کند.

Clutch Shoes:
به کفشک هایی می گویند که به عنوان کلاچ بر روی Flywheel نصب شده و با بالا رفتن دور موتور , بواسطه نیروی گریز از مرکز , باز شده و بعد از متصل شدن به clutch bell نیروی موتور را به گیربکس انتقال میدهد .

Commutator:
عملکرد موتور DC بر اساس تعامل بین میدان مغناطیسی یک آرمیچرِ چرخان و میدان مغناطیسی یک استاتورِ ثابت است. وقتی قطب شمال آرمیچر جذب قطب جنوب استاتور شود (و بالعکس)، نیرویی روی آرمیچر اعمال می‌گردد که سبب چرخش آن خواهد شد. کموتاسیون (Commutation) فرایند سوئیچینگ (تغییر) میدان در سیم‌پیچی آرمیچر برای تولید گشتاور ثابت در یک جهت است و کموتاتور (Commutator) وسیله‌ای است که به آرمیچر متصل می‌شود و سوئیچینگ جریان را انجام می‌دهد.

Compound (Tire):
به مواد اولیه ای که لاستیک از آن ساخته می شود Compound می گویند . عموماً لاستیک هایی با Compound نرم تر دارای اصطکاک و چسبندگی بیشتری نسبت به لاستیک هایی با Compund سخت‌تر می‌باشند و از سمت دیگر , پارامترهایی نیز بر طول عمر و مقاومت در برابر سایش وجود دارد که کمپانی های پیشرو در این صنعت مانند Louise از آنها بهره برده تا علاوه بر چسبندگی بالا , طول عمر لاستیکها نیز افزایش یابد .

Compression:
در موتورهای سوختی , با بالا رفتن پیستون , مخلوط سوخت و هوا در قسمت بالایی سیلندر , متراکم و آماده انفجار میشود . این فشردگی و تراکم را کمپرس میگویند که با واحد Bar و یا PSI اندازه گیری میشود .

Connecting Rod:
در موتورهای پیستونی به میله یا اتصالی که پیستون را به میل‌لنگ متصل میکند , شاتون یا Connecting Rod می‌گویند .

Contact Patch:

به قسمتی از لاستیک که با سطح پیست در تماس است می گویند.

Crankshaft (میل لنگ):
میل لنگ قطعه ای در موتورهای پیستونی است که حرکت خطی پیستون ها را تبدیل به حرکت دورانی میکند.

Current Limiter:
یا همان محدود کننده جریان، تنظیمی در اسپید کنترل ماشین های الکتریکی است که می توان جریان الکتریکی جاری به سمت موتور را محدود کرد و در پی آن از هرزگردی چرخ ها، فشار بر روی speed control و افزایش دمای موتور جلوگیری کرد.

CVD:
CVD مخفف Constant Velocity Drive می باشد. CVD ها نسل جدید شفت های Dog Bone هستند که با طراحی جدیدتر با دقتی بالاتر نیروی موتور را به چرخ ها منتقل می کنند.

 

[ps2id id=’D’ target=”/]

D

Damping:
به حالتی در کمک فنرها میگویند که در برابر بالا یا پایین رفتن مقاومت می کنند . این مقاومت با افزایش غلظت روغن داخل کمک فنر و یا کاهش سایز سوراخ های پیستون داخل کمک فنر ، افزایش می باید ، و بلعکس .

Differential (Diff) (دیفرانسیل):
دیفرانسیل‌ها قسمتی از مکانیزم انتقال نیروی محرکه هستند که سبب می‌شوند چرخ‌های قرار گرفته در یک محور , بتوانند با سرعت‌های مختلف و با نیرویی تقریباً مساوی بچرخند . همچنین در ماشینهای حرفه‌ای کنترلی میتوان با تغییر گرانروی روغن داخل دیفرانسیل , نسبت تقسیم نیرو بین دو چرخ در یک محور را کنترل نمود . در صورت عدم وجود دیفرانسیل در یک ماشین , پیچیدن و دور زدن بسیار دشوار و سخت میشود . 

Discharge:
پروسه تخلیه جریان از باتری ها را می گویند.

Dogbone:
به شفت هایی می گویند که قدرت موتور را از گیربکس به دیفرانسیل و یا از دیفرانسیل به چرخ های منتقل می کنند.

دان فورس ماشین کنترلی

Downforce:
Downforce یا نیروی رو به پایین در ماشین های آرسی، توسط فشار هوای ایجاد شده با توجه به طراحی و آیرودینامیکی آن ماشین صورت می گیرد که باعث می شود چسبندگی و اصطکاک لاستیکها با زمین بیشتر شده و هندلینگ و پایداری ماشین افزایش یابد .

درفت در ماشین های کنترلی | تهران ارسی

Draft:
با حرکت ماشین های آرسی و با توجه به ایرودینامیک هر ماشین، فضایی در پشت هر ماشین ایجاد می شود که جریان هوای متفاوتی دارد. به این فضا Draft می گویند. در مسابقات، ماشین هایی که خود را در فضای Draft ماشین جلویی قرار می دهند می توانند با صرف انرژی کمتری , سرعت خود را حفظ کنند و خود را در شرایط مناسبی جهت سبقت از ماشین جلویی قرار دهند .😊

Drag:
به رقابتی بین دو ماشین کنترلی گفته می شود که در یک مسیر مستقیم ، طبق قوانین ، هر دو ماشین از یک نقطه و از حالت سکون و در یک لحظه اقدام به شتاب گیری میکنند و پس از طی کردن مسافتی که از قبل تعیین شده ، ماشینی که زودتر خط پایان را رد کند به عنوان ماشین برتر انتخاب می شود.

Droop:
به حداکثر مقدار حرکت شاسی به سمت بالا تا زمانی که لاستیکها از زمین جدا شودند , Droop می‌گویند .

Dual Rate:
تنظیمی در رادیو کنترل ها می باشد که مقدار حرکت servo به سمت چپ یا راست را به صورت یکسان و یک اندازه کم و زیاد میکند.

Battery Dump:
این اصطلاح زمانی بکار برده میشود که شارژ باطری رو به اتمام است.

E

E-Clip:
خار قطعه ای است که پین های استوانه ای را نگه میدارد.

Electric:
خودروهای RC که با باتری کار می کنند، خودروهای برقی RC محسوب می شوند. همه دارای یک کنترل الکترونیکی سرعت (ESC) برای تنظیم سرعت، یک موتور الکتریکی برای ارائه حرکت، و یک بسته باتری 5 یا 6 سلولی (گاهی بیشتر) NiMh (یا 2، 3 یا بیشتر سلولی LiPo) برای ارائه قدرت استفاده میکنند

Electronic Speed Control:
همچنین به عنوان ESC شناخته می شود. کنترل‌های الکترونیکی سرعت جایگزین کنترل مکانیکی سرعت و سروو می‌شوند و کارایی و دقت بیشتری را در خودروهای برقی، کامیون یا قایق RC ارائه می‌دهند. علاوه بر این، آنها سبک تر هستند که عملکرد اکثر مدل های الکتریکی را بهبود می بخشد. همچنین به عنوان ESC شناخته می شود.

 

Endpoint Adjustment (تنظیم نقطه پایانی):
این ویژگی فرستنده طول سفر سروو را در یک جهت تنظیم می کند (یک کانال دارای تنظیمات برای دو نقطه پایانی خواهد بود). اگر ماشین یا کامیون شما می‌تواند پیچش محکم‌تری به سمت چپ انجام دهد، سپس می‌تواند به سمت راست بپیچد، تنظیمات نقطه پایانی می‌تواند مشکل را با اجازه تنظیم سروو برای طی مسافت یکسان در هر دو جهت اصلاح کند. همچنین به عنوان EPA شناخته می شود

Expanded Scale Voltmeter(ولت متر مقیاس گسترش یافته):
دستگاهی که برای خواندن ولتاژ باتری بسته باتری روی برد یا بسته فرستنده استفاده می شود. همچنین به عنوان ESV شناخته می شود.

Expert Class(کلاس تخصصی):
به بالاترین سطح مسابقات در رشته آرسی میگویند. رانندگانی که در این سطح فعالیت میکنند مهارت های زیادی داشته و اسپانسر های متعددی نیز دارند.

Exponential Rate(نرخ تغیر):
با کم و زیاد کردن این متغیر میزان حساسیت سرو تغیر میکند

اپوکسی:

یک چسب رزین/سخت کننده دو قسمتی که بسیار قوی است. ;کاربرد بسیاری در صنعت کامپوزیت و ساخت قطعات فیبر کربن RC دارد.

موتور:

در اصطلاح RC، موتور چیزی است که یک ماشین نیترو را نیرو می دهد. برای به جلو راندن خودرو به نیترومتان (یا مخلوط گاز برای وسایل نقلیه در مقیاس بزرگ) نیاز دارد.

F

Failsafe:
اگر سیگنال فرستنده از بین برود یا قطع شود، یک سیستم Failsafe سرووها را به موقعیت از پیش تعیین شده برمی گرداند.

FHCS:
نوعی پیچ که سر تخت و کنیک می باشد.

Final Drive Ratio (نسبت نهایی درایو):
نسبت انتقال با ترکیب نسبت درایو داخلی به ترکیب پینیون/خار با استفاده از این فرمول تعیین می‌شود: دنده Spur تقسیم بر Pinion Gear ضرب در نسبت محرک داخلی. همچنین به عنوان درایو نهایی یا FDR شناخته می شود.

Flex (انعطاف):
معمولا قطعات به کار رفته در ماشین های RC دارای انعطاف و استحکام بالایی هستند.

Flux:
نوعی روغن می باشد که هویه را برای لحیم کاری و قلع با کیفیت تری را موقع لحیم کاری ایجاد میکند.

Flywheel:
چرخ فلزی بزرگتر پشت کلاچ بل است که به میل لنگ متصل می باشد و همراه موتور گردش میکند.

FM:
مخفف Frequency Modulation. فرستنده های FM به دلیل کاهش ایراد، فرستنده بهتری نسبت به فرستنده های ارزانتر AM در نظر گرفته می شوند.

Foam Insert:
فومی که در تایرهای فوم دار زیر تایر اصلی قرار میگیرد.

Fuel Tubing:
لوله سیلیکونی انعطاف پذیر که برای انتقال سوخت از مخزن سوخت به کاربراتور استفاده می شود.

FHSS:
مخفف Frequency Hopping Spread Spectrum. یک سیستم رادیویی 2.4 گیگاهرتزی که هر چند میلی ثانیه از یک فرکانس “ازاد” به فرکانس دیگر تغییر می کند. در حالی که از یک فرکانس به فرکانس دیگر پرش می کنید، زمان زیادی را صرف آن فرکانس نمی کنید و این از تداخل جلوگیری می کند. همچنین به DMSS مراجعه کنید.

Final Drive Ratio (نسبت نهایی درایو):
نسبت انتقال با ترکیب نسبت درایو داخلی به ترکیب پینیون/خار با استفاده از این فرمول تعیین می‌شود: دنده Spur تقسیم بر Pinion Gear ضرب در نسبت محرک داخلی. همچنین به عنوان درایو نهایی یا FDR شناخته می شود.

Fixed Link (رابط ثابت):
نوعی اتصال که طول ان قابل تنظیم نیست.

Flex:
معمولا قطعات به کار رفته در ماشین های RC دارای انعطاف و استحکام بالایی هستند.

Flooding:
وقتی که سوخت بیش از حد در محفظه احتراق یک موتور وجود دارد که باعث خفگی آن می شود و در اثر افزایش فشار، آتش نمی گیرد.

Flush:
هنگامی که یک قطعه از بیرون محکم و محکم در برابر یک قطعه و/یا مواد است.

Flux:
نوعی روغن می باشد که هویه را برای لحیم کاری و قلع با کیفیت تری را موقع لحیم کاری ایجاد میکند.

Flywheel:
چرخ فلزی بزرگتر پشت کلاچ بل است که به میل لنگ متصل می باشد و همراه موتور گردش میکن.

FM:
مخفف Frequency Modulation. فرستنده های FM به دلیل کاهش ایراد، فرستنده بهتری نسبت به فرستنده های ارزانتر AM در نظر گرفته می شوند.

Foam Insert:
فومی که در تایرهای فوم دار زیر تایر اصلی قرار میگیرد.

Fuel Tubing:
لوله سیلیکونی انعطاف پذیر که برای انتقال سوخت از مخزن سوخت به کاربراتور استفاده می شود.

G

Gauge:
یک وسیله استاندارد اندازه گیری که برای تعیین فاصله ها استفاده میشود

Gear:
یک اصطلاح کلی که معمولاً به چرخ دنده و چرخ دنده پینیون اشاره دارد.

Gear Differential(دنده دیفرانسیل):
دیفرانسیل که از یک سری چرخ دنده برای ارائه عملکرد استفاده می کند و به یک چرخ اجازه می دهد بیش از دیگری در یک چرخش بچرخد.

Gearing(چرخ دنده):
به نسبت چرخ دنده و دنده پینیون در مقایسه با نسبت محرک نهایی داخلی وسیله نقلیه شما اشاره دارد.

Glitch(قطعی):
مشکل فرستنده لحظه ای که می تواند باعث شود ماشین یا کامیون شما از کنترل خارج شود. Failsafe را ببینید.

Glow Plug(باطری شمع):
منبع حرارت برای مشتعل کردن مخلوط هوا/سوخت در موتور. هنگام راه اندازی موتور از باتری برای گرم کردن رشته استفاده می شود. پس از روشن شدن موتور، باتری را می توان خارج کرد. رشته سیم داخل دوشاخه توسط “انفجارهای” در سیلندر موتور گرم نگه داشته می شود.

Glow Plug Igniter(گرم کن شمع):
یک دستگاه برقی (معمولاً 1.2 ولت) که به یک شمع برق متصل می شود. برای گرم کردن فیلامنت در شمع به منظور روشن کردن موتور استفاده می شود.

Graphite:
یک ماده کامپوزیتی سفت، سبک وزن که معمولاً برای شاسی، بازوهای تعلیق، برج‌های ضربه‌گیر و سایر بخش‌های شاسی خودرو استفاده می‌شود.

Groove:
این راه سریع در اطراف مسیر است. همچنین به عنوان “خط مسابقه” شناخته می شود.

H

Hairpin:
چرخش تند 180 درجه در مسیر. وقتی از بالا به آن نگاه کنید، شبیه سنجاق سر است.

Hardware:
محصولات ساخته شده از فلز که برای مونتاژ یک وسیله نقلیه استفاده می شود، مانند پیچ، مهره، واشر و غیره.

Header:
یک قطعه خم شده از لوله آلومینیومی مورد استفاده در خودروهای Nitro که گازهای خروجی اگزوز را از موتور به لوله تنظیم شده یا صدا خفه کن منتقل می کند.

Heat Sink:
از یک ماده رسانای گرما (معمولاً آلومینیوم) ساخته شده است، یک هیت سینک برای پخش گرما در سطح افزایش یافته استفاده می شود.

Hinge Pin:
یک پین مستقیم از فولاد یا تیتانیوم که به بازوهای تعلیق اجازه چرخش می دهد.

Hit (or to be hit):
تداخل ناگهانی فرستنده که باعث می شود ماشین یا کامیون مدل شما به شیوه ای نامنظم رانندگی کند.

Holeshot:
اصطلاحی که برای توصیف امتیاز اولیه در شروع مسابقه استفاده می شود.

Hook:
زمانی که انتهای عقب خودرو هنگام چرخش تمایل به بیرون زدن دارد و همچنین به عنوان بیش فرمانی شناخته می شود.

Horizontal Load:
هنگام پیچیدن، نیرویی است که به یک تایر در جهت موازی با سطح جاده اعمال می شود.

Hub Carrier:
اینها قسمت هایی از سیستم تعلیق هستند که یاتاقان ها و محورها را نگه می دارند. به آن راسته نیز می گویند.

“Hydra-Drive”:
یک کلاچ دمپایی مایع که توسط تیم لوسی ساخته شده است که کشش عقب را افزایش می دهد.

I

 

Idle Bar Plug:
این نوع شمع برقی دارای یک “نوار” در سرتاسر نوک آن است که به جلوگیری از پاشیده شدن سوخت خام روی عنصر تابش کمک می کند. سوخت خام بیش از حد باعث خنک شدن شمع می شود و از مشتعل شدن مخلوط هوا/سوخت جلوگیری می کند. این نوع شمع تابش اغلب در اتومبیل های RC یا کامیون ها استفاده نمی شود.

Inserts:
درج فوم را ببینید.

Interference:
گلیچ را ببینید.

Intermediate Class:
فارغ التحصیلان کلاس مبتدی. این رانندگان به مهارت کافی برای دور زدن مسیر نسبتاً خوب دست یافته اند. آنها همچنین ممکن است در چند مسابقه در کلاس تازه کار پیروز شده باشند.

Internal Drive Ratio:
اندازه گیری دندانه های چرخ دنده ها و قرقره های ماشین. RC Suspension Tuning: Gearing را ببینید.

 

K

Kickup(لگد زدن):
زاویه کل سیستم تعلیق جلو، از دید افقی، نسبت به بقیه شاسی. RC Suspension Tuning: Kickup را ببینید.

Kingpin:
پین لولا که بند فرمان روی آن می چرخد.

Kit:
ماشین هایی که به صورت پارت های جدا از هم هستند و باید سر هم بشوند.

Knuckles (Uprights) بند انگشتان (بالای راست):
آنها همچنین به عنوان بند فرمان نیز شناخته می شوند، محورهای محرک را روی چرخ ها محکم می کنند. از بند جلو نیز برای فرمان استفاده می شود. از یاتاقان ها برای به حداکثر رساندن عملکرد استفاده کنید.

L

Lapped:
(لپ زدن) اصطلاحی است که زمانی استفاده می شود که اتومبیل های سربی از پشت نشانگرها عبور می کنند و آنها را یک (یا چند) دور پایین می آورند.

Lean:
اصطلاحی که برای توصیف نحوه کارکرد موتور در زمانی که سوخت کافی در مقایسه با مقدار هوا نمی کشد استفاده می شود. این کار باعث داغ شدن موتور می شود و در صورت عدم اصلاح باعث آسیب به موتور می شود.

LED:
ال ای دی مخفف دیود ساطع نور. آن چراغ‌های قرمز کوچکی که روی همه چیز از کنترل‌کننده‌های سرعت الکترونیکی گرفته تا شارژرها می‌بینید.

LHS:
مخفف Local Hobby Shop.

LiIon Battery:
باتری لیتیوم یونی. وزن آنها سبک تر است و نرخ تخلیه بسیار کمتری (5%) نسبت به NiCds یا NiMH (30%) دارند.

LiPo Battery:
باتری لیتیوم پلیمری. این باتری‌ها که از باتری‌های لیتیوم یونی مشتق شده‌اند، جمع‌وجور و سبک هستند و توانایی ارائه 30 درصد انرژی بیشتر در فضای کمتر نسبت به NiCds و NiMHهای مشابه دارند. باید با شارژر متعادل کننده سازگار با LiPo استفاده شود.

Load Up:
اصطلاحی که برای توصیف تایرهایی استفاده می‌شود که به طور کامل با کثیفی در اطراف شاخک‌ها یا میخ‌ها پر شده است. این معمولاً در مسیرهای مرطوب با خاک سست اتفاق می افتد.

Locknut:
مهره ای که از یک درج نایلونی برای کمک به “قفل کردن” پیچ در جای خود استفاده می کرد.

Longitudinal Flex:
خم شدن یک شاسی زمانی که هر دو انتها به سمت یکدیگر فشار می آورند.

Loose:
رجوع به Oversteer (بیش فرمانی) شود.

Low End Needle Valve:
دریچه ای برای تنظیم یک موتور 2 زمانه در محدوده دور ارام تنظیم صحیح ان به صورت درجای یک نواخت می باشد.

LSN:
مخفف Low Speed Needle. این سوزن که در موتورهای نیترو یافت می‌شود. تنظیم صحیح این سوزن باعث می شود که یک دور آرام ثابت و همچنین شتاب فوری و انفجاری داشته باشید. تنظیم این سوزن باید پس از تنظیم صحیح سوزن با سرعت بالا انجام شود.

M

mAh:
مخفف Milliamp Hour. اندازه گیری ظرفیت کل باتری. هر چه این عدد بیشتر باشد (مثلاً 2400 میلی آمپر ساعت، 3400 میلی آمپر ساعت)، باتری شارژ بیشتری می تواند نگه دارد و معمولاً باتری در یک بار مشخص بیشتر دوام می آورد. بسته های باتری گیرنده قابل شارژ معمولی در محدوده 800-1400 میلی آمپر ساعت هستند. باتری های معمولی خودروهای RC در محدوده 4200 تا 5800 میلی آمپر ساعت هستند.

Main Event:
مسابقه نهایی پس از مقدماتی. همچنین به عنوان اصلی شناخته می شود.

Marshal:

Micro:
RC در مقیاس کوچک، معمولاً در مقیاس 1/16 یا دسته کوچکتر.

Milliamp:
امتیازی که به باتری ها داده می شود. به طور کلی، هرچه رتبه میلی آمپر بالاتر باشد، سلول مدت بیشتری می تواند برق را تامین کند.

میلی آمپر ساعت:
mAH را بررسی کنید.

Molded Inner Foam:
درج فوم را ببینید.

Monster Truck:
آنها پادشاه تپه در هر گروهی از وسایل نقلیه RC هستند. این سنگ شکن های ماشین که برای گشتاور به جای سرعت طراحی شده اند، می توانند به دلیل قدرت بی رحمانه و بی رحمانه، از تپه ها، پایین شیب ها و روی ماشین های نامطمئن حرکت کنند.

MOSFETs:
دو نام اختصاری به عنوان یک اصطلاح استفاده می شود: MOS: Metal-Oxide Semiconductors و FET: Field-Effect Transistor. ماسفت ها به عنوان سوئیچ در کنترل های الکترونیکی سرعت برای کنترل میزان جریان عبوری از بسته باتری به موتور استفاده می شوند.

Motor:
در مسابقات RC، این به طور کلی به یک موتور الکتریکی اشاره دارد.

Muffler:
دستگاهی متصل به خروجی اگزوز موتور برای کاهش صدا و افزایش فشار برگشتی که به عملکرد سرعت پایین کمک می کند.

Muffler Baffle:
یک صفحه محدود کننده در داخل صدا خفه کن که صدای موتور را کاهش می دهد. این صفحه را می توان برای افزایش قدرت برداشت، اما صدای موتور را افزایش می دهد!

N

Needle Valve(دریچه سوزنی):
تنظیم بر روی کاربراتور مورد استفاده برای تنظیم مخلوط هوا/سوخت مناسب. برخی از کاربراتورها دارای تنظیمات سوزنی جداگانه برای دریچه گاز کم و زیاد هستند. به طور معمول، چرخاندن سوزن در جهت عقربه های ساعت (پیچ کردن) مخلوط را تکیه می دهد (سوخت کمتر). چرخاندن سوزن در خلاف جهت عقربه های ساعت (پیچ کردن) مخلوط را غنی می کند (سوخت بیشتر). با این حال، چند استثنا وجود دارد – به دستورالعمل های سازنده موتور مراجعه کنید.

Neutral Position(موقعیت خنثی):
با اشاره به سرووها، این موقعیتی است که سروو در حالت بیکار در آن قرار دارد.

Newbie(تازه کار):
یک مبتدی در سرگرمی.

NiCd:
مخفف Nickel-Cadmium. باتری های قابل شارژ که به عنوان فرستنده و گیرنده برق RC استفاده می شوند.

NiCd Starter:
باتری شمع وسیله ای است که برای استارت اولیه و شوشن نگه داشتن شمع موتور های نیترو مورد استفاده قرار میگیرد.

NiMh:
مخفف Nickel Metal Hydride. باتری های قابل شارژ برای تغذیه فرستنده های RC، گیرنده ها و خود وسایل نقلیه استفاده می شود. سلول های NiMh همان نوع «حافظه سلولی» را مانند باتری های NiCd ندارند. این به معنای نگهداری کمتر برای کاربر نهایی است.

Nitro:
یک افزودنی سوخت که توانایی موتور مدل را در حالت آرام آرام افزایش می دهد و عملکرد سرعت بالا را بهبود می بخشد. محتوای نیترو ایده آل از موتوری به موتور دیگر متفاوت است. برای بهترین نتایج به دستورالعمل های سازنده موتور مراجعه کنید. محتوای نیترو در سوخت با درصد سوخت نشان داده می شود. همچنین به عنوان نیترومتان شناخته می شود.

Nitro Powered:
هر وسیله نقلیه ای که با هر اندازه موتور نیترو کار می کند.

Novice Class:
کلاس مبتدی. اینجاست که مسابقه‌های جدید شروع می‌کنند. همچنین به عنوان کلاس آماتور شناخته می شود.

Nylon:
نوعی پلاستیک که در بسیاری از کیت های RC استفاده می شود.

O

Offroad Car:
این خودروها دارای سیستم تعلیق کامل و فاصله زیاد از سطح زمین هستند. لاستیک های لاستیکی دسته دار آنها توانایی مقابله با هر زمین خاکی را به آنها می دهد. این خودروها در نیترو یا برقی و در مقیاس های مختلف موجود هستند. در یک مسیر خاکی یا در پارک، این آفرودها سرگرم کننده هستند.

Offset:
به افست چرخ مراجعه کنید.

Ohm:
اندازه گیری مقاومت الکتریکی

One-Way:
به دیفرانسیل جلو یک طرفه اشاره دارد. در برخی از نقاط در مسیر مسابقه، چرخ‌های داخلی به دلیل نیروهای زیاد در پیچ‌ها می‌توانند بالا بیایند. این باعث می‌شود که یک تفاوت توپ معمولی یا یک دنده سیاره‌ای «تخلیه» شود. یک طرفه از تخلیه دیفرانسیل جلوگیری می کند زیرا اجازه نمی دهد تایر کمتر از سرعت تسمه ای که قرقره را می چرخد بچرخد. دیفرانسیل های یک طرفه معمولاً یک تن فرمان را ارائه می دهند اما در ازای آن، کارایی ترمزها را کاهش می دهند (فقط ترمز زدن روی لاستیک های عقب). به تنظیم تعلیق RC: دیفرانسیل مراجعه کنید.

On-Resistance(درگیر مقاومت):
اندازه گیری مقاومت الکتریکی ESC حالت تخت گاز در یک دمای معین.
با افزایش دما، مقاومت نیز افزایش می یابد. مقاومت کمتر به شما قدرت بیشتری می دهد. مقاومت کمتر همچنین به این معنی است که ESC خنک تر کار می کند.

Onroad Car(آنرود):
اتومبیل‌های Onroad RC سیستم تعلیق قوی‌ای را که اتومبیل‌های آفرود RC دارند را ندارند، اما از نظر ظاهری معتبر و سرعت کامل خود چشمگیر هستند. برای مسابقه بر روی سطوح صاف و سنگفرش ساخته شده اند، آنها در نیترو یا برقی و در مقیاس های مختلف موجود هستند.

O-Ring:
واشر: دایره ای به شکل دونات از لاستیک یا سیلیکون که محورهای چرخان یا کشویی را آب بندی می کند و در مناطقی مانند کمک فنرها و دیفرانسیل ها استفاده می شود.

Outdrive:
قطعه ای که در دو طرف دنده دیفرانسیل سوار می شود و نیرو را از جعبه دنده خارج می کند.

Overgeared:
شرایطی که در آن نسبت دنده نهایی برای موتور بسیار کم است. این باعث گرمای بیش از حد موتور می شود و باعث می شود موتور آمپر بیشتری از ESC بگیرد.

Oversteer:
بیش فرمانی: وضعیتی که در آن لاستیک های جلو کشش بیشتری نسبت به لاستیک های عقب دارند. این باعث می شود لاستیک های عقب در پیچ ها کشش را از دست بدهند.

P

Pan Car:
در اصطلاح RC، این خودرویی است که از یک شاسی صاف از گرافیت یا فایبرگلاس با سیستم تعلیق جلو مستقل و غلاف عقب محور مستقیم ساخته شده است. این خودروها فقط دیفرانسیل عقب هستند و از لاستیک های فوم استفاده می کنند. خودروهای فرمول 1 RC در این دسته قرار می گیرند، اگرچه سیستم تعلیق جلو از بازوهای بسیار بلندتری استفاده می کند و شاسی باریک تر است.

PCM:
PCM: مخفف Pulse Code Modulation. یک سیستم انتقال که از سیگنال های رمزگذاری شده دیجیتالی استفاده می کند. فرستنده PCM نسبت به فرستنده AM یا FM کمتر دچار مشکل می شود.

Peak:
اوج: نقطه ای که در آن باتری دیگر شارژ نمی شود.

Peak Charger:
شارژر پیک: هنگامی که باتری شما به طور کامل شارژ شود، یک شارژر پیک به طور خودکار خاموش می شود. این به معنای زمان طولانی تر کارکرد خودرو شما است. شارژرهای پیک تقریباً بی اشتباه هستند، اگر فراموش کردید آن را خاموش کنید، شارژر این کار را برای شما انجام می دهد.

Pinion Gear:
دنده پینیون: چرخ دنده ای که به شفت موتور متصل می شود. RC Suspension Tuning: Gearing را ببینید.

Piston:
پیستون: پیستون در قسمت استوانه ای داخلی موتور به نام سیلندر جا می گیرد و در طول چرخه احتراق به بالا و پایین میرود. پیستون میل لنگ موتور را از طریق شاتون می چرخاند و انرژی احتراق را به گشتاور چرخشی تبدیل می کند.

Pitch:
گام دنده: تعداد دندانه ها در هر اینچ روی چرخ دنده. هرچه این عدد بیشتر باشد، دندانه‌ها کوچک‌تر می‌شود، یعنی یک چرخ دنده 48 گامی 30T (یا 30 دندانه) دندانه‌های بزرگ‌تری نسبت به چرخ دنده 64 گام دارد، با این حال دنده 64 گام تنظیم بیشتر بین نسبت‌های دنده را می‌دهد.

Pivot-Ball Suspension:
تعلیق توپ پیوت: نوعی سیستم تعلیق خودروهای نیترو در مقیاس 1/8 به ماشین‌های تورینگ ارائه شده است. میزان مقدار زاویه کمبر را می‌توان با بستن یا باز کردن توپ ها انجام داد.

Planetary Gear Differential:
دیفرانسیل دنده سیاره ای: نوعی دیفرانسیل که دارای دنده های کوچکی است که در اطراف چرخ دنده محرک مرکزی می چرخند. RC Suspension Tuning: Differential را ببینید.

Pole Position:
موقعیت قطب: به برتری مقدماتی مراجعه کنید.

Port:
ورودی: دهانه ای در سیلندر موتور نیترو. تغییر اندازه و شکل پورت می تواند بر توان و مصرف سوخت موتور تأثیر بگذارد.

Porting:
تغیر ورودی : روشی برای بدست آوردن قدرت بیشتر از موتور نیترو. اگر به درستی انجام شود، می توانید قدرت بیشتری دریافت کنید.

Power Panel:
پنل پاور: پانل توزیع که ولتاژ صحیح را برای لوازم جانبی مانند شمع و استارت های برقی فراهم می کند. معمولاً داخل جعبه قرار می‌گیرد و به یک باتری 7.2 ولتی متصل می شود.

Preload:
پیش بارگذاری: به میزان بسته یا باز بودن فنر قبل از فشرده شدن.

Programmable or Computer Transmitter:
فرستنده قابل برنامه ریزی یا کامپیوتری: این فرستنده های با تکنولوژی بالا ارزان نیستند اما مجموعه کاملی از ویژگی های فرستنده قابل برنامه ریزی مانند حافظه چندگانه خودرو، دستورات از پیش برنامه ریزی شده (حساسیت دریچه گاز، ترمزگیری و غیره با لمس یک دکمه) و موارد دیگر را در اختیار شما قرار می دهند.

Pullstart:
مکانیزمی که امکان راه اندازی موتور ماشین نیترو بدون نیاز به جعبه استارت موتور مجزا را فراهم می کند. به پشت موتور نیترو متصل است.

Punch:
مشت زدن: اصطلاح مسابقه‌های RC برای توصیف میزان شتابی که یک ماشین یا کامیون دارد استفاده می‌شود.

Push:
فشار دادن: اصطلاحی که برای توصیف وسیله نقلیه ای با کم فرمانی استفاده می شود. همچنین به عنوان کم فرمان شناخته می شود.

R

Race Director:
مدیر مسابقه: فردی که مسابقه را کنترل و سازماندهی می کند. مسئول فراخوانی رانندگان به جایگاه، اطمینان از قرار گرفتن هر خودرو در محل صحیح استارت، تماس با ترافیک در صورت لزوم و غیره.

Racing Line:
خط مسابقه: این راه سریع در اطراف مسیر است. همچنین به عنوان شیار شناخته می شود.

Radio:
بخش فرستنده را بررسی کنید.

RC:
مخفف Radio Controlled.

Ready To Run:
آماده اجرا: برخی از خودروها و کامیون ها به صورت پیش ساخته در دسترس هستند و با عبارت RTR (آماده برای اجرا) مشخص می شوند. وسایل نقلیه RTR کمی بیشتر قیمت دارند، اما معمولاً همه چیزهایی را که نیاز دارید (به جز باتری و شارژر) همراه دارند. اگر علاقه ای به ساخت ماشین خود ندارید، این گزینه برای شماست. به راهنمای مبتدی خودروهای RC مراجعه کنید – انواع ساخت: کیت، RTR یا ARTR.

Reamer:
ابزاری زاویه‌دار با سطح ناهمواری که برای بزرگ‌کردن سوراخ‌ها استفاده می‌شود… برای مثال برای نصب بدنه روی شاسی.

Receiver (Rx):
گیرنده (Rx): دستگاه الکترونیکی که سیگنال را از فرستنده دریافت می کند.

Receiver Pack:
بسته گیرنده: بسته باتری که انرژی لازم را برای وسایل الکترونیکی موجود در خودروهای مجهز به نیترو فراهم می کند.

Resistance:
مقاومت: مقاومت جریان الکتریسیته از طریق مدار یا اتصال. مقاومت در واحدهایی به نام اهم اندازه گیری می شود.

Resistor:
مقاومت: دستگاهی که در برابر جریان الکتریکی مقاومت دارد. هنگامی که یک مقاومت به باتری متصل می شود، نیروی موجود در باتری را تخلیه می کند.

Resistor-Type Speed Control:
الکترونیک، پُتانسیومِتر (به انگلیسی: Potentiometer) (در محاوره POT) یک مقاومت سه پایانه با یک اتصال یا دکمه متحرک قابل تنظیم برای تقسیم ولتاژ است. اگر تنها دو ترمینال استفاده شود (یک سمت و جاروب کن) به عنوان یک مقاومت متغیر یا رئوستا (Rheostat) عمل می‌کند. پتانسومترها معمولاً برای کنترل دستگاه‌های الکتریکی مانند کنترل صدا در تجهیزات صوتی استفاده می‌شود. از پتانسیومتر می‌توان برای تبدیل تغییر موقعیت به سیگنال الکتریکی، برای مثال در یک اهرمک استفاده کرد.

Rich:
ریچ: اصطلاحی که برای توصیف نحوه کارکرد یک موتور نیترو در هنگام کشیدن سوخت بیش از حد نسبت به مقدار هوا استفاده می شود.

Ride Height:
نقطه ای که وسیله نقلیه به طور طبیعی در هنگام بارگیری کامل با تجهیزات لازم حرکت می کند. به تنظیم تعلیق RC: ارتفاع سواری مراجعه کنید.

ROAR:
مسابقه اتومبیل رانی رقابتی با کنترل رادیویی در ایالات متحده و کانادا است. این یک سازمان غیرانتفاعی ملی ایالات متحده است که ورزش مسابقات اتومبیل رانی مدل کنترل شده رادیویی را ترویج می کند.

Roll Bar:
به نوار ضد رول مراجعه کنید.

Roll Center:
به طور خلاصه، مرکز رول معیاری است که نشان می دهد ماشین در هنگام چرخش چقدر راحت خم می شود. رول بیشتر چسبندگی بیشتری را فراهم می کند که در مسیرهای با کشش کم مفید است، اما در مسیرهای با کشش بالا معمولاً برای پایدار نگه داشتن خودرو و رانندگی آسان تر، غلت زدن کمتری می خواهید.

Roll Out:
Roll Out چیست؟ Roll out اندازه گیری است که به محاسبه چرخ دنده کمک می کند. این چیزی است که بیشتر برای نصب لاستیک فوم استفاده می شود، اما می تواند برای نصب لاستیک نیز استفاده شود. Roll Out به عنوان مسافتی که وسیله نقلیه در هر دور موتور به جلو حرکت می کند تعریف می شود. ممکن است به دلیل سایش لاستیک یا تعویض لاستیک (روی تایرهای فوم) تغییر کند. Roll Out با استفاده از این معادله اندازه گیری می شود: دور تایر x نسبت انتقال x (Spur x Pinion) = نسبت نهایی محرک Roll Out شما به دور لاستیک شما بستگی دارد. شما می توانید دور تایر را با انجام ریاضی محاسبه کنید: قطر تایر x 3.14 = محیط. یا، می توانید این کار را به روش آسان انجام دهید و از یک خط کش برای اندازه گیری استفاده کنید. روی لاستیک علامت بگذارید. با علامت رو به پایین شروع کنید و آن را در امتداد لبه خط کش بچرخانید تا علامت به پایین برسد. این دور شماست تنظیم با Roll Out Roll Out بهتر است برای تطبیق با دنده‌های مسابقه‌ای سریع‌تر استفاده شود. اگر او از لاستیک های بزرگتر یا کوچکتر استفاده می کند یا نسبت انتقال او متفاوت است، استفاده از همان ترکیب اسپور/پینیون احتمالاً کار نخواهد کرد. اگر محیط لاستیک‌های او (و نسبت گیربکس) را می‌دانید، می‌توانید از معادله بالا استفاده کنید، نسبت او را تعیین کنید، سپس اعداد خود را به برق بزنید تا به نسبت مشابه برسید. همه تایرهای لاستیکی اساساً دور یکسانی دارند و از آنجایی که سایش آنچنان مشکلی ایجاد نمی کند، رسیدن به Roll Out برابر بسیار آسان تر است. تنها چیزی که اساساً مورد نیاز است، نسبت انتقال است و می‌توانید درایورهای سریع‌تری را پیدا کنید.

Rotating Mass:
به وزن قطعات چرخان در هر خودرو اشاره دارد. برای ماشین های RC این شامل دیفرانسیل ها، چرخ ها، یونی ورسال شفت، تسمه ها، قرقره ها، فلایویل، میل لنگ، چرخ دنده ها و توپی های چرخ دنده است. هر چه بتوانید این قطعات را سبکتر بسازید، خودرو سریعتر شتاب می گیرد و ترمز می کند زیرا نیروی کمتری برای حرکت دادن این قطعات مورد نیاز است. اکثر مردم موافقند که کاهش یک واحد وزن (اونس، گرم) برابر است با صرفه جویی بین سه تا چهار واحد وزنی که نمی چرخد.

RPM:
دور در دقیقه: مخفف دور در دقیقه. تعداد دفعات چرخش کامل یک جسم (360 درجه) در یک دقیقه.

RTR:
آماده برای حرکت.

Run Time:
زمان استفاده: یک وسیله نقلیه RC چه مدت با یک بسته باتری یا مخزن سوخت کار می کند.

S

Sand Bagger:
کیسه شنی: اصطلاحی که برای یک مسابقه‌دهنده خوب در حال دویدن در سطح پایین‌تر از یک کلاس اصلی یا کلاس استفاده می‌شود، معمولاً به این دلیل است که آنها برای دویدن با افراد هم سطح توانایی خود (به عنوان مثال، مسابقه‌دهنده ورزشکار در کلاس مبتدی) می‌دوند.

Scale:
مقیاس: این اصطلاح به اندازه خودروی RC اشاره دارد. 1/10 برابر است با 1/10 اندازه یک ماشین واقعی. 1/18، 1/18 به اندازه یک ماشین واقعی. 1/5، 1/5 اندازه، و غیره.

Schottky Diode:
دیود شاتکی: به ترمزگیری پایدارتر، عملکرد کارآمدتر موتور کمک می کند و امکان عملکرد خنک تر اسپید کنترل را فراهم می کند. دیودهای شاتکی فقط در رو به جلو توصیه می شوند، بدون کنترل سرعت الکترونیکی معکوس.

Self Tapping:
پیچ خودکار: پیچی که در ماده ای که در آن نفوذ می کند رزوه هایی ایجاد می کند.

Servo:
دستگاه کوچکی که برای فرمان (و دریچه گاز با خودروهای نیترو استفاده می شود). شفت خروجی سروو متناسب با ورودی فرستنده می چرخد. سروو شامل یک موتور و یک کنترل کننده الکترونیکی است.

Servo Horn:
به سروو متصل می شود و رابط بین سروو و اتصال فرمان است.

Servo Reversing:
این ویژگی فرستنده به شما این امکان را می دهد که سرووها را در جایی نصب کنید که بتوانند بهترین مسیر دهی را بدون نگرانی در مورد جهت چرخش سروو ارائه دهند. هنگامی که نصب شما کامل شد، فرستنده خود را روشن کنید و هر کانال را بررسی کنید. اگر یک کانال بر خلاف جهت مورد نظر خود عمل کند، یک تکان ساده سوئیچ مشکل را اصلاح می کند.

Servo Saver:
معمولاً یک سروو هورن که از فنر برای جذب ضربه یا ضربه ناگهانی ناشی از اتصال سروو استفاده می کند. این به جلوگیری از شکستن سروو کمک می کند.

SHCS:
مخفف Socket Head Cap Screw

Shock Oil:
روغن مبتنی بر سیلیکون در یک کمک فنر . با ویسکوزیته اندازه گیری می شود، هرچه این عدد کمتر باشد، نوسان ان بیشتر است.

Shock Piston:
دیسک پلاستیکی (یا نایلونی) کوچکی که در بدنه کمک فنر بالا و پایین حرکت می کند. از سوراخ هایی با اندازه های مختلف برای تنظیم سرعت فشرده شدن و برگشت کمک فنر استفاده می کند.

Shock Tower (Damper Plate):
برج تنظیم کمک فنر (صفحه دمپر)
هدف اصلی آن این است که ضربه ها را به اجزای اصلی خودرو محکم کند. گرافیت و آلومینیوم هر دو مواد محبوب برای برج های کمک فنر هستند.

Sidewall:
سمت لاستیک که از چرخ تا بالای لاشه امتداد دارد.

Skid Plate:
صفحه ای که معمولاً از پلاستیک، آلومینیوم یا تیتانیوم ساخته می شود و از قسمت زیرین خودرو محافظت می کند. به طور معمول در وسایل نقلیه آفرود استفاده می شود.

Sleeve:
قسمت استوانه ای داخلی که پیستون را در یک موتور نیترو قرار می دهد.

Slide Carburetor:
کاربراتور کشویی این نوع از کاربراتور ها به صورت کشویی به موتور متصل میشوند و کار مخلوط سوخت و هوا را با تنظیم سه پیچ که بر روی بدنه ان می باشد را انجام میدهد.

Slipper Clutch:
اسلیپر کلاچ
این دستگاه (که عمدتاً در وسایل نقلیه آفرود یافت می شود) به مجموعه چرخ دنده اجازه می دهد تا تحت بارهای بیش از حد بلغزد. این از پیشرانه در برابر تکان‌های ناگهانی محافظت می‌کند و در صورت تنظیم مناسب، به کنترل خودرو بر روی سطوح لغزنده کمک می‌کند.

Slop:
حرکت آزاد بیش از حد در یک سیستم کنترل. اغلب ناشی از فرسودگی فنجان های توپی است. این وضعیت ناخواسته اجازه می دهد تا سطح کنترل بدون ورودی فرستنده حرکت کند.

Spoiler:
اسپویلر که اغلب به عنوان بال شناخته می شود، هوای جریان یافته روی بدنه را مختل می کند تا نیروی رو به پایین روی خودرو ایجاد شود.

Sponsorship:
هر مسابقه‌دهنده‌ای که به سطح بالایی از مسابقات رسیده باشد (یا در بسیاری از موارد می‌تواند نماینده شرکت بسیار خوبی باشد) می‌تواند از حمایت حمایتی برخوردار شود. تولیدکنندگان معمولاً از رانندگان حمایت می کنند به این امید که محصول خود را در حلقه برندگان قرار دهند و نشان دهند که محصول آنها می تواند در مسابقات برنده شود.

Sportsman Class:
رانندگانی که در برخی مسابقات برنده شده اند و در مسیر بسیار سریع هستند، ورزشکار محسوب می شوند. رانندگان ورزشکار معمولاً هیچ کمک حمایتی ندارند (یا نباید) (اگر دارند، باید در کلاس Expert/Pro باشند).

Spring Rate:
سفتی فنرها. به طور کلی، فنرهای نرم تر کشش را افزایش می دهند، فنرهای سخت تر کشش را کاهش می دهند. فنرها با یک مقدار عددی “رده بندی” می شوند.

Spur Gear:
دنده ای که به دیفرانسیل یا گیربکس متصل است.

Squirm:
حرکت لاستیک بین زمین و چرخ. این می تواند حرکت از پهلو به پهلو یا حرکت از جلو به عقب باشد. ترکیبات نرم تر معمولاً دارای پیچش بیشتری هستند. با استفاده از یک درج داخلی متفاوت می توان آن را اصلاح کرد.

Starting Grid:
ترتیبی که ماشین ها در شروع مسابقه ردیف می شوند.

Steering Knuckle:
بخشی از سیستم تعلیق جلوی خودرو که چرخ ها را هدایت می کند. گیره های فرمان، زنگوله و بند فرمان را به هم متصل می کنند.

Stroke:
کمک فنر چقدر می تواند فشرده شود. می توان از خارج توسط یک گیره یا یک مهره رزوه دار در قسمت بیرونی بدنه شوک محدود شود.

Suspension Arm:
رجوع به A-Arm شود.

Sway Bar:
به نوار ضد رول مراجعه کنید.

T

Tamiya plug:
نوعی کانکتور سفید رنگ که معمولاً برای اتصال باتری به کنترل کننده سرعت استفاده می شود. آن را در بسیاری از ESC و باتری موجود است.

Throttle:
کنترل گر دریچه گاز که بر روی فرستنده قرار دارد.

Tie-Rod:
مجموعه میله ای که برای اتصال های فرمان استفاده می شود. همچنین برای تنظیم کمبر استفاده می شود.

Tire:
همه ماشین های RC روی نوعی مختلفی از لاستیک کار می کنند. لاستیک ها در طرح های مختلف آج (برای سطوح مختلف) و ترکیبات مختلف (از سخت تا نرم) وجود دارند. معمولا بین رینگ و لاستیک از نوعی فوم نرم استفاده میشود.

Titanium:
آلیاژ فلزی تیتانیوم که برای تولید قطعات استفاده می شود، مانند گیره ها و پین های لولا، بسیار سبک و بسیار قوی است.

Toe-in:
شرایطی که لبه جلوی هر دو لاستیک به هم نزدیکتر از لبه عقب هر دو لاستیک است. باعث می شود خودرو در هنگام شتاب پایدارتر شود اما فرمان چرخشی را کاهش می دهد.

Top Deck:
قطعه ای که وظیفه ان تقویت شاسی و پایدار کردن هندلینگ ماشین RCمی باشد آنها می توانند از جنس پلاستیک، فیبر کربن یا فلز (معمولاً آلومینیوم) باشند.

Top End:
نرخ شتاب نهایی یک وسیله نقلیه برای موتورهای نیترو، سرعت نهایی به باز بودن و یا بسته بودن پیچ داردhigh spead

Top Qualifier:
سریع‌ترین خودرو در مسابقات مقدماتی موقعیت استارت ردیف جلو را در شبکه استارت برای مسابقه اصلی کسب می‌کند. همچنین به عنوان TQ شناخته می شود.

Torquey:
اصطلاحی که برای توصیف قدرت بی رحم موتور در حین شتاب استفاده می شود.

Touring Car:
کلاس خودروهای ONROAD خاص RC. ماشین‌های تورینگ سریع و دقیق هستند و می‌توانند در مسافت‌های کوتاه به سرعت‌های بسیار بالایی برسند. آنها نیترو یا الکتریکی هستند.

TQ:
به برتری مقدماتی مراجعه کنید.

Track Width:
عرض مسیر یکی از پارامترهای ابعادی اساسی یک وسیله نقلیه است. به عبارت ساده شده، می توان آن را به عنوان فاصله بین مراکز لاستیک ها مشاهده کرد.

Traction Compound:
برای نرم کردن لاستیک های فوم یا لاستیکی در مسابقات جاده ای و آفرود استفاده می شود. مخلوطی از مواد شیمیایی مختلف که معمولا بوی تند و نامطبوعی دارند.

Traction Roll:
اگر یک وسیله نقلیه کشش بیش از حد داشته باشد، ممکن است در حین چرخش با سرعت بالا واژگون شود.

Transmission:
گیربکس یک ماشین تعدادی چرخ دنده با اندازه های مختلف (از جمله دیفرانسیل) را در خود جای می دهد که باعث می شود نسبت نهای دنده خودروهای RC کاهش یابد. این در هنگام استفاده از لاستیک های سایز مختلف به دنده کمک می کند.

Transmitter (Tx):
فرستنده (Tx): کنترلر رادیویی دستی این واحد دستوراتی را که شما وارد می کنید به گیرنده خودرو ارسال می کند.

Transponder:
دستگاه کوچکی که با نصب آن در وسیله نقلیه، دور ماشین شما را می شمارد. هنگامی که از طریق یک “حلقه ترانسپوندر” حرکت می کنید، سیگنال دریافت می شود.

Trickle:
یک شارژ با نرخ پایین، معمولا زیر 0.5 آمپر.

Truck:
کامیون یک خودروی آفرود RC 2wd یا 4wd که از کامیون‌های مسابقه‌ای سبک CORR الگوبرداری شده است.

Tuned Pipe:
یک صدا خفه کن بسیار اصلاح شده که قدرت موتور خودروهای نیترو را افزایش می دهد.

Turn Marshal:
افرادی که وظیفه اصلاح وسایل نقلیه وارونه یا گیر کرده در مسیر مسابقه را دارند. معمولاً انتظار می رود که مسابقه دهندگان بلافاصله پس از مسابقه خود به مارشال تبدیل شوند.

Turnbuckle:
یک میله رزوه‌دار که رزوه‌های پیچ را در جهت مخالف قرار داده است، بنابراین می‌توان بدون برداشتن میله تنظیمات را انجام داد. همچنین با نام Tie-Rod نیز شناخته می شود.

Tweak:
یک وضعیت ناخواسته که در آن فشار بیشتری به یک طرف شاسی نسبت به طرف دیگر وارد می شود. وسیله نقلیه ای که دارای ترمز است، تحت شتاب و ترمز به یک سمت می کشد.

U

Understeer
وضعیتی که در آن لاستیک های عقب کشش بیشتری نسبت به لاستیک های جلو دارند. این امر باعث می شود خودرو فرمان ناکافی داشته باشد.

Unloading
در برخی از نقاط در مسیر مسابقه، چرخ‌های داخلی به دلیل نیروهای زیاد در پیچ‌ها می‌توانند بالا بیایند. این امر باعث می شود که دیفرانسیل تمام توان موجود را به چرخی که در هوا است منتقل کند. این به این دلیل است که دیفرانسیل هر نیرویی را که راحت‌ترین چرخش را داشته باشد روی چرخ قرار می‌دهد.

Unsprung Mass
آن بخش از جرم کل یک وسیله نقلیه که توسط سیستم تعلیق پشتیبانی نمی شود. جرم فنر نشده از چرخ‌ها، لاستیک‌ها، توپی‌ها، حامل‌های توپی و تقریباً 50 درصد جرم پیوندهای تعلیق، محورهای محرک و شوک‌ها (در صورت نصب بیرونی) تشکیل شده است.

Upright
به Hub Carrier مراجعه کنید.

W

Wheel
آنها در بسیاری از سبک ها و رنگ های مختلف موجود هستند.

Wheel Spin
چرخش چرخ: اصطلاحی که زمانی که لاستیک چسبندگی خود را از دست می دهد، معمولاً در هنگام شتاب گیری به دلیل قدرت زیاد روی سطح لغزنده استفاده می شود.

Wheelbase
فاصله بین دو محور: فاصله بین محورهای جلو و عقب خودرو. فاصله بین دو محور طولانی‌تر کمی پایداری می‌دهد، در حالی که فاصله بین دو محور کوتاه‌تر باعث می‌شود چرخش سریع‌تر و شتاب بهتری ایجاد شود، زیرا وزن خودرو به چرخ‌ها نزدیک‌تر است (نسبت به محور طولانی).

Winding
سیم پیچی: در موتورهای الکتریکی برای اشاره به سیم پوشش داده شده پوسته ای که جزء الکترومغناطیسی را تشکیل می دهد، استفاده می شود. هنگامی که جریانی از سیم پیچ عبور می‌کند، میدان مغناطیسی ایجاد می‌شود و معمولاً با پیچاندن آن به دور یک هسته فلزی آهنی برای افزایش قدرت میدان آن، «متمرکز» می‌شود.

Wing
Spoiler را مشاهده کنید.

Winners Circle
حلقه برندگان: جایی که می خواهید در پایان هر مسابقه ای باشید! این شامل 3 راننده برتر در هر مسابقه است.

WOT
مخفف Wide Open Throttle

Y

Y-Harness
سیمی که به دو سروو اجازه می‌دهد به یک کانال در یک گیرنده متصل شوند.

Z

Z-Bend
یک خم ساده Z شکل در انتهای سیم یک میله فشاری که برای اتصال میله فشاری به بازوی خروجی سروو استفاده می شود.

Z-Bend Pliers
انبر خم Z: یک ابزار ارزان قیمت از نوع انبردست که برای ساختن خم های Z عالی به راحتی استفاده می شود.

Zip Tie
بست کمربندی: روکش نایلونی کراواتی که به دلیل صدایی که هنگام سفت کردن آن ایجاد می کند، کراوات زیپ نامیده می شود.